tr_tnav tl_tnav
کد خبر: ۱۴۵۸۶
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۱
✍️غلامرضا نورآبادی؛
سال ها از مسئولین شنیده میشود که باید با تامین مالی واحدهای تولیدی در جهت رشد و توسعه اقتصادی اقدام کرد ولی اینکه چه عواملی موجب این دغدغه تامین مالی بنگاه ها شده و اینکه راهکارهای مقطعی برای تامین مالی چقدر واقعی است و چقدر امکان‌پذیر مورد بحث واقع نمیشود؟ لذا برای سرمایه گذاری و عدم شکست ،کمی اطلاعات اقتصادی هم لازم است تا بتوان آینده را پیش بینی کرد.
۱-نقش سیاست های انقباضی و انبساطی دولت .
۲-ارزش پول ملی و نقش آن در تعطیلی بنگاه تولیدی وسیاستهایی که تولیدکنندگان و سرمایه گذاران نسبت به شرایط برای تضمین سودشان یا رفع مشکلاتشان اتخاذ میکنند چگونه است ؟
سیاست های انبساطی/انقباضی نوعی روش و عملکرد اقتصادی در سیستم اقتصاد آزاد است که باعث کنترل تورم یا رکود می‌شود. این سیاست برای کشورهای نرمال تعریف شده ،هرچند خود دارای ایراداتی است ولی تمام کشورها به آن عمل می‌کنند. برای کشورهایی که خارج از اقتصاد جهانی هستند توان موفقیت چندانی ندارد.بهر صورت این سیاست در کشورما بصورت معجون زیر اجرا شده که شناخت از آن می‌تواند برای تولید کننده راهنما باشد.

۱- در دوران رکود ، دولت,اول با وصول درآمدهای نفتی سیاست انبساطی در پیش می‌گیرد و از طریق بانکها خلق پول می‌کند و آنرا به سمت فعالیت های اقتصادی تزریق می‌کند.(البته هرچه شما به هسته قدرت نزدیکتر و روابط غیررسمی بیشتر داشته باشید از این سفره سهم بیشتری میتوانید بگیرید و برای آینده بدهی درست کنید ). دوره رونق شکل میگیرد و حجم پول در کشور افزایش و ذخایر بانک‌ها بتدریج کاهش می یابد.نتیجه اول کاهش ارزش پول ملی است .نتیجه دوم افزایش هزینه سرمایه گذاری ناشی از متغیرهای تولید مثل زمین،ماشین آلات،و هزینه های عملیاتی مثل مواد اولیه و نیروی کار رخ میدهد(نیروی کار ماهر بدلیل نیاز به حقوق بیشتر و تامین مخارج زندگی به کارهای دیگر پناه برده و تولیدکننده هم مجبور است بیشتر هزینه کند ).کم کم بدلیل کاهش ارزش پول ملی قیمت کالاها افزایش و قدرت خرید مردم کاهش می یابد که همان افزایش نرخ تورم است .این دولت برای خودش در حال حاضر با پول پاشی محبوبیت بدست می آورد و برای دولت بعد دردسر.
دولت بعدی، برای کاستن از نرخ تورم و کاستن از نارضایتی مردم دست بدامان سیاست انقباضی پولی میزند که این سیاست که با قطع درآمدهای نفتی همزمان است، موجب کمبود نقدینگی ، زیان و شاید ورشکستگی بانکها بدلیل عدم پرداخت تسهیلات و تعطیلی کارخانجات میشود. لذا عرضه در بازار کم و درنهایت بعد از دوره ای قیمت ها مجددا افزایش و دوران رکود بدلیل عدم توان خرید مردم و اجرای گران پروژه های دولتی/خصوصی شکل میگیرد.در دوران رکود مردم ناراضی و زبان به اعتراض بلند می‌شود از شاغل تا بازنشسته از کارمند تا معلم و.... .دولت سوم برای عبور از بحران و کسب محبوبیت، دوباره دست در جیب مردم می‌کند و با خلق و چاپ پول سیاست انبساطی در پیش میگیرد.
در کشورهای بدون سیاستگذاری بلند مدت این چرخه سیاست انبساطی /انقباضی عین گردش ساعت تکرار و هربار بخشی از مردم از قطار ثروتمند شدن پیاده و زندگی هر روز سخت تر میشود.


✍️غلامرضا نورآبادی؛
ارزش پول ملی و نقش آن در تعطیلی بنگاه تولیدی و نگرش تولید کننده برای بقا

سه عامل مهم توسعه"انباشت سرمایه،تجارت آزاد و دسترسی به تکنولوژی های نوین"است.وقتی اقتصاد دولت کاملا سیاسی و ایدئولوژیک میشود نابسامانی اقتصادی ،ناکافی بودن ذخائر بانک مرکزی موجب اخذ تصمیمات یکروزه و در نهایت چاپ و خلق پول برای پاسخ به درخواست افزایش حقوق،تامین مخارج ولخرجی های دولت و اختصاص اعتبار به ارگان ها و نهادهای بدون تاثیر در جامعه که بعضا بودجه شان از چند وزارتخانه بیشتر است، اجتناب ناپذیر میشود. تبادل تجاری بسیار سخت،انباشت سرمایه غیر ممکن و کارکرد عادی و کسب درآمد دشوارتر.عدم ازدواج،جنایت،از هم پاشیدگی خانواده و.....هم در همین چارچوب ارزش پول ملی قابل بررسی است.
در زمان تورم و کاهش ارزش پول ملی هزینه های تولید افزایش و قیمت محصول گران می‌شود و قدرت خرید کاهش می یابد و خریدار کمتر.کم کم رکود خود را نمایان ، فروش مشکل و تعطیلی واحد تولیدی هم اجتناب ناپذیر میشود .آن کسی که قبلا وام دریافت کرده و بخشی از آنرا در تولید و بخشی را در سایر گزینه ها مثل زمین ،ارز و طلا و... سرمایه گذاری کرده توان حفظ خود و واحد تولیدی اش را دارد.برای این افراد، با کاهش ارزش پول و دوره های تورم و رکود موجب شده میزان بدهی شان به بانک‌هاو سایر خریدهای اعتباری شان بی ارزش و سود لازم را کسب کند.آن کسیکه وام نگرفته و بدهی ندارد ،اکنون باید مواد اولیه اش را به نرخ روز بخرد و برایش،ناممکن است.به عبارت ساده تر بجای آینده نگری باید نزدیک بین تر بود.سپرده گذاری در بانک برای همه زیانبار خواهد بود و بعد از مدتی با آن سپرده نمی‌توان یک ماه آذوقه خرید.
پیدایش سلطانهای متعدد و اختلاسگران خرد و کلان ناشی از همین پدیده دریافت وام های کلان در زمان ارزشمندی پول و باز پرداختی ان در زمان کاهش ارزش پول است.
مورد بعد اینکه یک پروسه زمانی برای تثبیت سامانه های متعدد مالیاتی و...جهت تامین مخارج دولت در حال طی شدن است، در سال آتی دولت با اتخاذ سیاست انقباضی و تامین مخارجش با اخذ مالیات،تعداد زیادتری از واحدهای تولیدی کوچک و متوسط را از چرخه تولید خارج و آنها را با مشکلات تعطیلی و... مواجهه میکند . افزایش سطح آگاهی اقتصادی و آموزش چگونگی برخورد با این سامانه ها نیز از ضروریات است . این مطلب توصیه نمی‌کند که راه سلطان ها طی شود بلکه می‌گوید این تفکر که" الحمدالله بدهکار نیستم و لقمه نانی در می آید" را کنار بگذارید .در اولین فرصت بدست آمده بدهی برای خودتان ایجاد کنید ،مواد اولیه بخرید ،موجودی انبار تان را حفظ و افزایش دهید،آموزش ببینید و به سرمایه گذاری هایتان تنوع ببخشید تا از گزند سیاست‌های دورانی دولت‌ها در امان بمانید.هرکسی بیشتر بدهکاری بانک داشته باشد و در ازای آن دارایی های قابل ارزش دیگر ،ثروتمند تر است. هر وقت دارایی قابل ارزش برای چند سال زندگی راحت دارید مازاد ! آنرا به کمک یک مشاور متخصص !! در امر تولید و توسعه و راه اندازی کسب و کار اختصاص دهید.
❗البته راه حل نهایی خروج از این چرخه ،جلب حداکثری اعتماد مردم به حاکمیت با تغییر سیاست های اشتباه گذشته ،سپری کردن یک دوره رکود طولانی است تا از این گردونه خارج شویم.شعار تفکر بسیجی برای خروج از مشکلات هم فرار از مسئولیت و انداختن مسئولیت به گردن کسانی است که هیچ اختیاری ندارند . بهرصورت فعلا اصلاح ممکن نیست و نزدیک بین فکر کنیم.
نام:
ایمیل:
* نظر:
tr_sar tl_sar
آخرین اخبار